1-آخرین انسان زمین در ختانه اش نشسته بود که ناگهان کسی در زد.
2-پسر به پدر گفت آیا خونه ی ما جن داره؟اما پدر گفت نه سپس پسر گفت آخه خدمتکار گفته!پدر با نگرانی گفت زود وسایلتو جمع کن از اینجا بریم .ماکه خدمتکار نداریم.
3-دختر کنار مادرش خوابیده بو که ناگهان دست مادرش را برگونه هایش حس کرد اما وقتی دقت کرد متوجه شد هردو دست مادرش را در دستان خود گرفته بود !
نظرات شما عزیزان:
alone takstar
ساعت18:52---29 اسفند 1391
سلام وب قشنگی دارین خوشحال می شم باعات تبادل لینک کنم.مرسی بهم خبر بده. پاسخ:
اما شما وبتون ورا کامل وارد نکردین و نمی توانم باشما تبادل لینک کنم.بازهم سر بزنید
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان خوب جایی اومدین و آدرس minicity.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.